نسیم سحر🥰

یاحضرت زهرا سلام الله علیها

نسیم سحر🥰

یاحضرت زهرا سلام الله علیها

سلام خوش آمدید

۲۹ مطلب با موضوع «دل نوشته» ثبت شده است

انتخاب

امیدوارم اصل حال دلا خوب خوب باشه😍

من که هزارمرتبه خدای متعال رو شکر  عالیه عالیم 😄اخه من فوق العاده  عاشق بارونم و عاشق این هوام وامروز حسابی زیر بارون کیف کردم 😄😉

مطلب اخری که نوشتم انگار یه عده ناراحت شدن 🙈

خب من اعتقاداتم و پوششمو خودم انتخاب کردم شایدخیلی اطرافیانم عین من نباشن که نیستن اون موقع که من انتخاب کردم چه مدلی باشم مامانم گفت وظیفه سنگینی باهاته حواست باشه اوایل خیلی سخت بود مخصوصا توی فامیل اقوام اما بعدش با طرز رفتار اخلاق گفتار  توی فامیل اقوامون نگاها یه شکل دیگه شد😍

اما در مورد پست اخر دیدگاهه من اینه اعتقادات و رفتار واخلاق هر کس مربوط به خودشه و اصلا ماها در جایگاهی نیستیم که به کسی توهین و یا خدایی نا کرده ناسزا بگیم و اصلا نه تو دین ونه هیچ ایین این شکلی نیومده اعتقاد من اینه همه بنده خدایی و وقتی اون هست ما جایگاهی نداریم قضاوت کنیم اما حرفم اینه مگه ما قرار نیست راحت زندگی کنیم واز انچه داریم لذت ببریم پس چرا اون چیزی که حق ماست نباید دفاع بشه ؟ اگر نوع پوشش یا نه بهتر بگم نوع رفتار ما باعث میشه سئوالی که باید بپرسیم رو نمیپرسیم پس داریم اشتباه میکنیم یه مقدار به رفتارامون فکر کنیم 😉

اصلا قصد جسارت به کسی ندارم اما واقعا برام سئواله هرجایی قانون داره وقتی قانون رعایت نمیکنیم خب معلومه هم امنیت خودمودن بخطر میافته هم نابهنجاری ها به وجود میاد پس به نظر من البته نظرها😄یه مقدار به رفتارامون و نوع نگاهمون بیشتر توجه کنیم تا از زندگی لذت بگیریم

اما من عجیب عاشق ایران و عاشق امنیت کشورم و کلا از هر چیز که باعث افتخار کشورم میشه خوشم میاد چون احساس میکنم مستقل شدن خیلی بهتره به وابسته شدن

  • مهدیه(سحر) حیدری
چه بنویسم

از موقعی که خبر شهادت سردارو شنیدم 

بغضی گلومه گرفته میخواد بباره نمیتونه بباره 

دیروز من و دوستم باهم قرار گذاشتیم هشت تا  پنج شنبه گلزار شهدا بریم و هر هفته فقط توی یک قطعه برای شهدای اون قطعه یاسین بخونیم و شهدای شاخصشونو پیدا کنیم 

دیروز اولین قطعه مون ۲٤ بود 

دوتا از شهدای شاخص به نام شهید اصغر وصالی و شهید احمد کشوری پیدا کردیم 

برامون عجیب بود چرا هیچ موقع سراغشون نرفتیم

عجیب بود این ها اینقدر نزدیک به ما هستند و ما اینقدر دوریم

این ها کنار ماهستند و ما فاصله ها داریم 

اما دم دم صبح خواستم برای نماز بیدار بشم که پیام اومد سردار سلیمانی شهید شده 

دوست داشتم باور نکنم 

اما بعد تایید شد

شاید اولین نمازصبح بعد از کربلا رفتنم بود که فقط فقط گریه میکردم

سر زیارت عاشورا دعا دعا می کردم خدایا فقط بگن تکذیب شده 😭 

اما تا الان همه جا حرف از رفتنش هست نه بودنش

از شخصیتایی مثل سردار خیلی خوشم میاد چون اهل عملند نه اهل حرف

ساکتن اما پر از حرف های ناگفتن

ادما تو هر قشر لباسی براشون مهم نیست اماخدای ادما براشون مهمه

حوصله شرح قصه نیست

برای ارامش قلبامون حمدی بخوانیم 

  • مهدیه(سحر) حیدری
اقای من
ای ذکر نام تو نمک روضه ها حسین
شکر خدا که با تو شدم آشنا حسین
سردرب خانه تو نوشتند از ازل
آقا شد هر کسی که شد اینجا گدا حسین
آلوده تر زمن نبود بر درت ولی
آقاتری از اینکه برانی مرا حسین
|لطفی که که کرده ای پدر ومادرم نکرد|
ای مهربانترین کسم ای با وفا حسین
زهرا اجازه داد که من نوکرت شدم
ورنه عزیز من، تو کجا من کجا حسین
گریه کن توام،بدم، اما شنیده ام
زهرا کند به گریه کنانت دعا حسین
فردا که هیچ کس به کسی نیست ،مادرت
خود میکند گریه کنت را سوا حسین
آقا تو را به دست جدای برادرت
دستم مکن زدامن لطفت جدا حسین
یک عمر من به روضه تو آمدم، تو هم
یک دم به شام اول قبرم بیا حسین
زینب چو دید راس تو را روی نیزه ها
از سوز سینه ناله زد و گفت یاحسین....
موی تو بی وضو نزده شانه مادرم
کی راس تو زده به روی نیزه ها حسین
خاکم به سر بگو زچه خاکستری شدی
دیشب مگر که بوده سرت در کجا حسین

  • مهدیه(سحر) حیدری
توکل
میدونی رفیق ؟ ...
یه روزهایی میرسه که از هیچکدوم از اتفاق‌های زندگیت سر در نمیاری!
حتی فرق بین راه درست و غلط رو نمیفهمی!
نمیدونی الان چی به نفعته و چی به ضررت!
خلاصه هرجوری که با فکر ناقصت به قضیه نگاه میکنی می‌بینی یه جای کار گیر داره!
معلوم نیست خبرهای خوبی تو راهه یا بد!
حتی نمیدونی که باید خوشحال باشی الان یا ناراحت!
فرقی هم نمیکنه ها ... که آدم خوبی هستی یا نه! واسه همه پیش میاد این لحظه‌ها
اینجور وقت‌ها دقیقا همونجاست که خدا میخواد بهت درس #توکل رو یاد بده...
میخواد بهت یادآوری کنه که هر کسی که هستی و هر درجه‌ای از ایمان رو هم که داری، تهش باید فقط با خودش معامله کنی ...
چون فقط اینجوریه که خیالت راحته و میدونی روی خوب کسی حساب باز کردی ...
کسی که همیشه هست و هواتو داره و خوبیِ تو رو میخواد در هر شرایطی...
عجب حس رهایی و آرامشی داره آدم
وقتی که هست و نیستشـو میسپاره به دستهای پر مهر و توانای خدا ...❤️
خدایا شکرت که هستی ...

  • مهدیه(سحر) حیدری

امیدوارم عزاداریهاتون قبول باشه و امام حسین خریدار دلاتوون

پنج شنبه وقتی از چیذر اومدم خونه متوجه شدم شوهرخالم از دنیا رفته 

برای همه ما باورش سخت بود

یادم اومد یه حاج آقایی گفت 

زندگی ادما رو از مرگشان متوجه بشید 

درسته شوهرخالم مرگش با ایام محرم بود و شب جمعه و با عزت ازدنیا رفت 

اما از دیروز تو فکرم 

ای کاش زندگی هامون تهش به شهادت ختم بشه 

و مثل ارباب بی کفنون مرگ با عزت نصیبمون بشه

که پیش امام حسین زمانمون مثل حضرت عباس رو سفید باشیم 

الهی آمین 

شرح قصه نیست 

و به عاشورا هرچه نزدیکتر میشویم دلمون بیشتر میگیره

امام حسین خودت هوای دلامون رو داشته باش

  • مهدیه(سحر) حیدری
سلام بر حسین

از دیروز بعد از زدن پرچمای سیاه خونه مادر بزرگم همش توی این فکر بودم که چی بنویسم از کجا بنویسم 

گاهی اوقات نوشتن برای کسی که با تمام وجودت تو زندگیت حسش میکنی خیلی سخته خیلی 

اگر بگم هر چیزی که خواستم بهم دادی دروغ نگفتم 

سال گذشته گفتم قول میدم هرجایی دنیا برسم تو درکنارم بودی 

نمیدونم از پارسال تابه الان به قولم عمل کردم یا نه؟

 اما امسال میخوام قول بدمی درکنار همه قولام قول میدم با اخلاق حسینی وارد میدون بشم میدونی که هرلحظه اش اولین جنگ با خود خودم ....

هر سال نسبت به گذشته به یقین میرسم که اشتباه نرفتم وقطعا نزدیکترین راه تو هستی 

اما الان تو مسیر هیئت چیذرم دوست دارم امسال یه جور متفاوت تر با سال گذشته برات عزاداری کنم و و با تمام وجودم بگم حسین دوست دارم 

  • مهدیه(سحر) حیدری
ایابرای جهاداماده ای؟

یه روزی یه زمانی یه نفری گفت اگر اقاامام زمان بیاد چه کار می کنی ؟

منم گفتم: خوشحالی 

گفت: نه اگر صدای انا بقیه الله رو از مکه بشنوی چکار میکنی؟

گفتم:خب میرم 

گفت :اگرپدرت نذاشت چی؟

گفتم :خب احترام به پدر واجبه اما اون اقا امام زمانه

گفت:خب اخرش

گفتم :نه نمیرم خب پدرمه 

گفت:اقاامام زمان پس چی؟

گفتم:خب میرم 

گفت :نه نمیشه دیگه تکلیف خودتو مشخص کن

اون موقع اینقدر عاشق نبودم فقط در حد حرف همین بس 

تا اینکه فهمیدم برای جهاد اجازه لازم نیست 

یادمه یکی از دوستانم بهم گفت ساکمو بستم تا اقا بیاد 

این روزا درگیر کارای جهادی بودم متاسفانه ومتاسفانه باز کم کاری از سمت مسئولین که چی بگم

ساکمون امادس برای رفتن

اما زمانش معلوم نیست

شاید اون روز قدر این جمله رو نمیدونستم اما الان واقعا میفهمم که اماده بودن منتظر بودن و هر لحظه چشم گوشمون منتظر فرماندت باشه یعنی چی ؟

لطفا برای حال دلمون یه حمد بخونید 

اللهم عجل الولیک الفرج بحق زینب 

  • مهدیه(سحر) حیدری
باتو همه چیز خوبه😍

این روزا همه چیز گویای این است که وقتی برای رضای او قدم برداری و عشقت اون باشه حال دلت خیلی خوبه نگران هیچ چیز نیستی.

ترم پیش یه دلهره عجیبی توی زندگیم داشتم تا یکی از استادامون گفت خودتو بسبار بهش بهم قول بده با تمام قوا مبارزه کنی و هرچیزی که یاد گرفتی به بقیه هم یاد بدی این قول دو نفره بین خودم و خوده استادم بود.

استادمون استاد اخلاقمون هست کسی که خانوادش بدون مذهب هستن و ایشون به اسلام روی میاره و میاد ایران اما خانوادش امریکا می مونند😏

  • مهدیه(سحر) حیدری
شعرهای انتظار
خدا کند که رضایم فقط رضای تو باشد  هوای نفس نباشد همه هوای تو باشد 
 خداکند که گزارت فِتد به منظر چشمم  که سجده گاه نمازم به جای پای تو باشد 
 خدا کند که اماما دلم برای تو باشد  کسی دراو ننشیند همیشه جای تو باشد 
 خداکند که نفروشم دِگر به غیر تو جان را  که جان و هر چه که دارم همه فدای تو باشد 
 منم مریض و توهستی طبیب درد درونم  عنایتی که شفایم فقط شفای تو باشد 
 فدای خاک ره تو وجود عالم و آدم  وجود عالم امکان به اِتکای تو باشد 
 خدا کند که بدانم نشانه ای زمکانت  که درب جنتِ رضوان دَر سرای تو باشد 
 خدا کند که شوم من فدای راه و فنایت  با سعادت آن جان که او فنای تو باشد 
 گذشت عمر و ندیدم زمان و وقت ظهورت  دعا نما که ظهور تو با دعای تو باشد 
 خدا کند که ولای تو دردلم بنشیند  که بندگی و عبادت فقط ولای تو باشد 
 ندارد غصه ای انوار به روزگار اماما  اگر که درهمه ی عمر فقط گدای تو باشد 
سید بهاالدین انوار

  • مهدیه(سحر) حیدری

اشعار زیبا امروز صبح یکی از دوستانم برای من فرستاد 

که میگفتن زمان سرودن اشعار زیبا انگار بنده روبه رویشان بودم 

البته وقتی خودمم خوندم همچین حسی رو بهم داد 

سپاس گزارم عشق من 

دختری روبه روی آینه ها،

ضجه زد از خودش گریزان شد

گفته بودی که چادرت زیباست 

یادش آمد دوباره  ویران شد 

چند سالی اگرچه اورفته 

بازهم درعشق کوشیده 

چادرش راصبح هرروزی

گریه کرده ، بعد پوشیده

طبق عادت،عصرهرجمعه

برمزاری آب می پاشد 

می رود قلب خسته خودرا

در جوار شهید بسپارد 

دختری اوج شور و سرمستی 

چاره اش اشک و صبر بی حد شد

دردرا روی دوش واژه گذاشت 

بعد تو شاعری زبان زد شد

#عطیه نادریان

  • مهدیه(سحر) حیدری
نسیم سحر🥰

بسم رب الحسین
من ان عاشق دیوانه حسین را دوست میدارم
من ان عبد گناه کارم حسین را دوست میدارم
من ان چهره دل خونم حسین را دوست میدارم
وقتی که سخنان رهبرم رو می شنودم که می گوید این عمار تنم به لرز می افتد می فهمم که رهبرم هنوز که هنوزه عمار ندارد
ای کاش زمانی فرار رسد که فریاد انا بقیه الله رو بشنویم .

آخرین نظرات
پیوندها