نسیم سحر🥰

یاحضرت زهرا سلام الله علیها

نسیم سحر🥰

یاحضرت زهرا سلام الله علیها

سلام خوش آمدید

امروز آخرای وقت سرم شلوغ بود.

دختری اومد پیشم 

ماسک زده 

شنلر پوشیده بوده

روسری هم نداشت 

با دامن بلند

گفت میشه درستم کنی برم حرم

گفتم چادر میخواید

گفت آخه بلد نیستم

نمیدونم چکار میکنند

گفتم باشه الان میرم

رفتم پیش همکارای چادر

چادر گرفتم بهش دادم

همکارای پلیس مرد هم کنارم

بعد یکی از همکارام گفت جوراب میخواد

گفتم دارم

بهش گفتم اینجا بشین تا برگردم

خدا رو شکر جوراب داشتم

بهش دادم پوشید

روسری هم داشتیم دادیم

موند گیره 

گشتیم پیدا کردیم دادیم

بعد گفتم میخوای عین من ببندی گفت آره میشه 

گفتم آره الان میبندیم

دستشو نشون داد گفت ببین پر ازخالکوبیه

ولی نمی دونم چرا اینجام

من با نامزدم بهم زدم 

اومدم بهش بگم یه کاری کن برگردم

اومدم قسمش بدم

گفتم با این دل شکسته ات برای ما هم دعا کن

گفت میشه دستو ببوسم

گفتم نه 

گفت چادرت گفتم نه 

گفتم فقط دعام کن 

الان که مینویسم اشکم دراومده 

نمی دونم......

چی شد که پایان شیفت توی راهم قرار گرفت

و امان ازهمکارایی که وقتی گیره جوراب به زائرای بدحجاب می دادم

شاکی بودن ....

خدایا یک ثانیه به حال خودمون وامگذار

امروز عجیب بود خیلی هم عجیب بود...... 

  • مهدیه(سحر) حیدری

نظرات (۱)

عزیزم ....

 

دل ها داره کشیده میشه سمت یار ...

روند غربال دنیا خیلی تند شده 🥲🥲😭💔

 

خدا بهمون رحم کنه و ایندزی باشیم لحظه های آخر... نه اونوری ...

پاسخ:
الهی خدا آخر و عاقبتمون ختم بخیر کنه 💗

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نسیم سحر🥰

بسم رب الحسین
من ان عاشق دیوانه حسین را دوست میدارم
من ان عبد گناه کارم حسین را دوست میدارم
من ان چهره دل خونم حسین را دوست میدارم
وقتی که سخنان رهبرم رو می شنودم که می گوید این عمار تنم به لرز می افتد می فهمم که رهبرم هنوز که هنوزه عمار ندارد
ای کاش زمانی فرار رسد که فریاد انا بقیه الله رو بشنویم .

آخرین نظرات
پیوندها