روزی که شنیدم گفتند اگر بروم،
دل کسی آرام میشود، رنجش تمام میشود.
ای خدای مهربان، تو مرا بردی همانجا
که حال دل همه بندگانت آرام میشود.
ای پناه شبهای بیکسی، ای تکیهگاه،
تو بودی که زندگی را نشانم دادی،
با خواب و با رؤیاها…
در خوابهایم مرا بیدار کردی،
به من فهماندی که بودن، یعنی آرام کردن دلها.
ای خدایم، ای دوست دیرین،
تو در مسیرم صدایم زدی، راه را نشانم دادی.
گفتی: برو سراغ درِ خانهی امام حسین و حضرت عباس،
دستانم گرفتی، نگذاشتی تنها بمانم.
مرا به جایی بردی که دل شکستهها شفا میگیرد،
و اشکها طلا میشود.
ای که راز همه بیقراریها را میدانی،
ای که در خواب و بیداری با منی،
مرا نگه دار تا هر جا که میروم،
ردّ مهرت بماند و دلهایت را آرام کنم.