نسیم سحر🥰

یاحضرت زهرا سلام الله علیها

نسیم سحر🥰

یاحضرت زهرا سلام الله علیها

سلام خوش آمدید

۳ مطلب در آبان ۱۴۰۳ ثبت شده است

معنای زندگی ....

واژه ای که از دانشجویی همراه بوده 

واژه ای که تمام اهداف زندگی رو شامل میشه...

بچه که بودم معنای زندگیم یه جوری متفاوت بود

مثلا از دختر خاله ام می پرسیدن میخوای چکار بشی میگفت 

دوست دارم فضا نورد بشم پرواز کنم

از اون یکی میپرسیدن میگفت پولدار بشم

اما میگفتم دوست دارم معلم بشم تا آدما رو باسواد کنم

یا میگفتم دوست دارم از این آدمایی بشم که کمک می کنم زندگی سالمی دارن 

بعدها که بزرگتر شدم خواستگار میومد

دیدم نگاه ها چقدر متفاوته

مثلا یکی ازدواج میکنه پولدار بشه

یکی ازدواج میکنه تا زندگیش جمع بشه

یکی ازدواج میکنه تا نمیدونم مستقل بشه

هیچ کدوم معنای زندگیش با من یکی نبود

بعدها که رفتم دانشگاه بسیج دانشجویی

باز بهتر بود 

یکی تر بود

اما خب حواشیش منو عقب انداخت

و بعدها ارشد اردوی جهادی واقعااا عالی بود همون که میخواست 

کیفی داد که نگم

بعد از ارشد که رفتم آکادمی واقعا از خودم خیلی دورشدم 

انگار وسط جنگی با خودم بودم

انگار امتحان بود

مثلا تصور من این بود آدم هرکاری ازدستش برمیاد انجام میده

پیش همکارام می شد پاچه خواری یا می شد عاشق دلپیشه 

توی کار الانم پاچه خواری نمیگم نیست هست 

معنای زندگیم قشنگ تر شد

مدافع حرم ....

مدافع امنیت حرم

این چند مدت خواب از چشمامون گرفته بود

استرس 

و نگرانی

و کلی حرف که نمیشه گفت

شیرین و دلچسب بود

درسته جونمون کف دستمون بود

خسته بودیم

اماقشنگ بود

معنای زندگی که برای زنده بودن آدما تلاش میکنی

برات مهم نیست 

مسافر آنچنانی بری یا نری

حسابت چقدره

خونه ات بالاشهر یا پایین شهر

سفرت چه جوری باشی 

یا کلی حرف

اما اینکه مدافع حرم باشی قضیه متفاوته 

یه جور خاصه 

معنات میشه 

خدا رو عشق است 

خلاصه که

التماس دعای ویژه ازهمتون داریم

و..

  • مهدیه(سحر) حیدری

یادمه بچه که بودم خاله ام می خواست حرف درست از زبانم بشنوه می گفت چشماتو ببینم درست میگه یا نه ؟

یا ما وقتی می خوایم مجرم شناسی کنیم دروغ میگه یا نه ؟

میگیم چشماشو ببینیم 

نمی دونم 

این روزا به چشم های آدما که نگاه می کنم پر از حرفه 

بعضیا خسته ان

بعضیا گرفتن 

بعضیا نگرانند

بعضیا دلتنگی

بعضیا منتظرن 

بعضیا شاد و شنگول

بعضیا قابل تشخیص نیستن

چه رازی نهفته اس در چشم ها

نگار چند وقت پیش می گفت سحر رنگ چشمات تغییر کرده برق می زنه

وقتی دقت کردم دیدم آره ..

فکر کنم تاثیرات مراقبته

یام 

نمی دونم 

ولی این عضو از بدن خیلی حرف ها رو به زبان میاره

امان از چشمی که آلود شد

تو نمی تونی نگاش کنی 

درکنارش می خوای فرار کنی

و چشمای من که از خستگی در حال بیهوشیه

دوست دارم این خستگی رو

قشنگه

چون بیهوده نگذشته 

بریم که بسازیم روزهای جدید

با نگاه های نو با چشمانی پر از انرژی ...

  • مهدیه(سحر) حیدری
کـجـا بـرده‌ است قـایـق را تقــلّاهـای پـارویی
بـه جـای شاه‌ماهی صــید کردم بچه میگویی
پری‌هایی که پنهاننـــد در موجی کف‌آلــوده
مـرا بـردند سوی او، به افسونی، به جادویی
تلف کـردم فسـونم را، نـدارد هیچ معنـایی
بـرایش پیـچش مـویی، اشارتهای ابــرویی
بـریدم، پـاره کردم، لت زدم، از تـه تراشیـدم
مگر زنجیــر را عبــرت شـود تعـزیـرِ گیسویی
شبیــه ماهی‌ام، انـداختـــه در تـابـه‌‌ی داغی
که شب تـا صبـح می‌غلتـم ز پهلویی به پهلویی
بـه یغمـــا بـرده‌ای امنیت مـا را، عجب کـاری!
بـه هیـچ انگاشتی شخصیت ما را، عجب رویی!
ســلامم می‌دهی امـا در آغوشـم نمی‌گیری
بــرای مستحبّی ، واجبی را تــــرک می‌گویی !!
  • مهدیه(سحر) حیدری
نسیم سحر🥰

بسم رب الحسین
من ان عاشق دیوانه حسین را دوست میدارم
من ان عبد گناه کارم حسین را دوست میدارم
من ان چهره دل خونم حسین را دوست میدارم
وقتی که سخنان رهبرم رو می شنودم که می گوید این عمار تنم به لرز می افتد می فهمم که رهبرم هنوز که هنوزه عمار ندارد
ای کاش زمانی فرار رسد که فریاد انا بقیه الله رو بشنویم .

آخرین نظرات
پیوندها