نسیم سحر🥰

یاحضرت زهرا سلام الله علیها

نسیم سحر🥰

یاحضرت زهرا سلام الله علیها

سلام خوش آمدید

۳ مطلب در مهر ۱۴۰۴ ثبت شده است

خدایا…
همون نگاه ویژه‌ت کافی بود تا دنیای درونم روشن شه،
تا بفهمم هر اشک و هر سختی، پلی بود به سمت رشد.
حتی از دل کسانی که با حضورشان دنیام را خراب کردند،
تو بهترین‌ها را در مسیرم قرار دادی.
به خاطر نگاهت بود که راهم پر شد از نور و خوبی،
و حتی وقتی کسی اشکامو درمی‌آورد، تو آرامش دادی و مسیرم رو روشن کردی.
ممنونم که همیشه ناظری و هدایتت، زندگی‌م رو به بهترین‌ها وصل کرد.
  • مهدیه(سحر) حیدری
من دختری‌ام که روزی از میان حاشیه‌ها، قضاوت‌ها و نگاه‌های سنگین بیرون آمدم.
یاد گرفتم ارزشم را از دهان کسی نشنوم، از رفتار کسی نگیرم.
ارزش من در لبخندم است، در وقارم، در سکوتی که پر از فهم و درک است.
من دختری‌ام که دیگر وقت حاشیه و توضیح دادن ندارد؛
وقتِ ساختن دارد، وقتِ آرامش، وقتِ زندگی در شأن خودش.
یه روزی توی همین شهر، پسرایی بودن که زیر پام اشکامو ریختن،
با سردی‌هاشون، با بی‌توجهی‌هاشون، با غرورشون.
اما من موندم، ساختم، قوی‌تر شدم.
بلدم از دلِ شکست، شکوفه دربیارم 🌷
و حالا رسید به روزی که همونا با حسرت به من نگاه می‌کنن،
به دختری که از خاکسترِ دردش، ملکه‌ی وقار شد.
به دختری که دیگه دنبال تأیید نیست، چون خودش رو باور داره.
من اون دخترم که از اشک‌هاش قدرت ساخت،
از رنج‌هاش عزت، از سکوتش معنا.
دختری که با ایمان راه می‌ره،
با لبخند زندگی می‌کنه،
و با آرامش می‌درخشه. ✨
روز دختر مبارک به من و تمام دخترایی که خودشونو از نو ساختن. 💖
  • مهدیه(سحر) حیدری
روزی که شنیدم گفتند اگر بروم،
دل کسی آرام می‌شود، رنجش تمام می‌شود.
ای خدای مهربان، تو مرا بردی همان‌جا
که حال دل همه بندگانت آرام می‌شود.
ای پناه شب‌های بی‌کسی، ای تکیه‌گاه،
تو بودی که زندگی را نشانم دادی،
با خواب و با رؤیاها…
در خواب‌هایم مرا بیدار کردی،
به من فهماندی که بودن، یعنی آرام کردن دل‌ها.
ای خدایم، ای دوست دیرین،
تو در مسیرم صدایم زدی، راه را نشانم دادی.
گفتی: برو سراغ درِ خانه‌ی امام حسین و حضرت عباس،
دستانم گرفتی، نگذاشتی تنها بمانم.
مرا به جایی بردی که دل شکسته‌ها شفا می‌گیرد،
و اشک‌ها طلا می‌شود.
ای که راز همه بی‌قراری‌ها را می‌دانی،
ای که در خواب و بیداری با منی،
مرا نگه دار تا هر جا که می‌روم،
ردّ مهرت بماند و دل‌هایت را آرام کنم.
  • مهدیه(سحر) حیدری
نسیم سحر🥰

بسم رب الحسین
من ان عاشق دیوانه حسین را دوست میدارم
من ان عبد گناه کارم حسین را دوست میدارم
من ان چهره دل خونم حسین را دوست میدارم
وقتی که سخنان رهبرم رو می شنودم که می گوید این عمار تنم به لرز می افتد می فهمم که رهبرم هنوز که هنوزه عمار ندارد
ای کاش زمانی فرار رسد که فریاد انا بقیه الله رو بشنویم .

آخرین نظرات
پیوندها