دختری خستهست، اما چون نسیم
میوزد در راه حق، بیناله، بیکین
هر قدم در دل شبِ بیانتها
ذکر یا حق، شمع جانش، راهنما
خستگیش از سَرِ دنیا نبود
بوی سحر داشت و عطرِ وعدهی بود
در رکوع خستگی خم میشود
لیک دل، در سجده گم میشود
درد دارد، لیک میخندد به راز
چون که میداند خدا نزدیکِ باز
در دلش آتش، ولی چهرهاش نور
هر سکوتش آیهای بیشور و زور
مینهد سر بر زمین با افتخار
با زبان دل، فقط یک جمله کار:
«یا الهی، خستگی شیرین من
نزد تو گردد عبادت، بیمنن»
دختریست او، ولی خورشیدوار
در دل شب، مظهرِ صبر و وقار
راه او گر سخت و پر سنگ است، هست
عاشق آن سختیست، چون یار آنجاست و بس
چند وقت پیش خواهرم دفاتر سرکار قبلیمون داشت ورق میزد ، و ازحقایق میگفت ....
اینکه مدیر قبلیمون وقتی من میخواستم بروم ناراحت میشه گریه میکنه
میگه یه کاری کنید که بمونه .... منظورش من بودم .....
بعد از۳ سال نمی دونم خوشحال باشم یا ناراحت
بخندم یا گریه کنم ....
کینه تو دلم باشه یا نباشه .....
نمی دونم چون همه همه تلاش کردن که نباشم ....
البته اصلا پشیمون نیستم
اصلا تمام آرزوهایی که دوست داشتم در آکادمی برگزار کنم الان دارم انجام می دم
اصلا پشیمون نیستم از نبودن و رفتنم
اما ...
نمی دونم
چه بگویم
شما کمکم کنید ؟
ممنونم خداجونم خریداریم کردی
خدای مهربونم تو مهربونی
گریه های و دلشکسته های الانم بابت نیش ها گلایه ها زخم و زبون ها نیست
چشم های گریانم بابت خریداریم بودی
خاله ام به مامانم گفت که کل فامیل چشممون به سحره
مامانم گفت آره سحر صبوری کرد
کلی تهمت شنید
کلی حرف شنید اما بچه ام هیچی نگفت
سحر بابت صبوریش یه نگاه ویژه گرفت
گریه های الانم
هق هق الانم بابت درخواست حاجت از خدا نیست
میدونم اگر ازش بخوام بهترین میده
بابت اینکه خوشگل میچینه
بابت اینکه خیلی ماهه
برای همین دوستش دارم
برای همین امشب حسابی باهاش حال کردم
و عشق منه
دوست دارم خدای مهربونم 💚
سلام بهاری در آخرین روز ازسال ۱۴۰۳ و اولین روزسال ۱۴۰۴
سال گذشته برام سال پر چالشی بود
سالی که متوجه شدم خیلی چیزها کم اهمیته غیر از بندگی خدا که زیباترین هدف زندگی همین هست
چندسال گذشته تجربه اینو بدست آوردم اگر کسی در حقم بدی کرد بدی که نه هم شخصیت نبودیم ، رفتارش دوست نداشتم چون متوجه شدم آدما اصلا بد نیستن حتی اون آدمی که بدترین گناهان هم میکنه باز بنده خداست ازکجا معلوم خود من بدتر از اون نباشم پس اگر کسی هم فرکانس با من نبود ،به هیچ کس نگم خدا رو شور رفیقی مثل سیدالکریم دارم یه راست میرم پیشش حله حله
سبک میشمااا
سال گذشته روی افکارم روی ذهنم خیلی کار کردم و سعی کردم از لحاظ همه چیز تغییر کنم و هرروزم بهتر از دیروز باشه
شخصیتمو قدرتمند کنم
حتی متوجه شدم ما معنی واژگان بلد نیستیم
مثلا معنی قوی بودن که خیلییی کلیشه ای شده خیلی زیادااا
اصلا به معنی این نیست که تو بتونی توانت بذارنه
قوی بودن یعنی در تمامی لحظات بتونی بهترین تصمیم بگیری
تو بتونی مدیریت داشته باشی
و اکثراوقات سکوت بالاترین حرف هست
حتی حسادت و خیلی واژگان دیگر .....
سال گذشته همانطور که رهبری فرمودند خیلی از عزیزان سیاستمدار ازدست دادیم مخصوصا شهید رئیسی و شهید نصرالله و هنوز که هنوزه شهید نصرالله باور نمی کنم سال سختی بود
همکارام اکثر اوقات لباس مشکی تنشون بود تا باهم بودیم چشمانمون پر ازاشک می شد
سخت بود خیلی سخت .....
سال گذشته تصمیم برای قدرتمند تر شدن بود
نمی دونم چه رازی نهفته اس در قدرت مند شدن
در دوست داشتن خود
در عاشقی بودن
و عاشق شدن
و این واژه ها ک
چقدر زیبان
خسته ام ...
اما با تمام خستگی دارم لذت میبرم
با مداحی محمود کریمی
خسته رسیدم الهی العفو .
دیگه بریدم ....